فرمت فیلمنامه
4.5
(20)

فرمت فیلمنامه دقیقا مثل یه قالب کیکه! این جمله یکی از بزرگترین مدرسین و تحلیلگرهای فیلمنامه نویسی به اسم جان تروبی هستش. اما به نظرت این جمله چقدر درسته!؟ برای فهمیدن درست بودن این جمله اول باید معنی فرمت فیلمنامه رو درک کنیم.

فرمت فیلمنامه یعنی قالب و شکل

فرمت یه کلمه انگلیسیه که توی زبان فارسی به معنی قالب و شکل ترجمه می شه، البته معنی های دیگه ای هم داره که به درد ما نمی خوره. فرض کن که می خوای شیرینی درست کنی، باید شیرینی هایی که درست می کنی یه شکل باشن. یعنی شاید نتونی اونها رو دقیقا مثل هم درست کنی، اما باید یه شباهت های زیادی داشته باشن، که به همه شون بگیم شیرینی!

توی این موقعیت تو از قالب شیرینی استفاده می کنی. یعنی یه چیزی که یه شکل خاصی داره رو میاری و مواد شیرینیت رو توی اون می ریزی و شیرینی هات رو یه شکل می کنی.

فرمت فیلمنامه هم همینه. هر فیلمنامه ای رو که توی جهان نگاه کنی نقاط مشترک و مشابهی داره. این نقاط مشترک و مشابه باعث می شه شکل و قالب فیلمنامه شبیه به هم بشه.

فرمت فیلمنامه توی یه صحنه

حالا می خوایم با فرمت یه صحنه توی فیلمنامه آشنا بشیم. حتما می دونین که صحنه از پلان بزرگتره و از سکانس کوچیک تر! فرمت یه صحنه از فیلمنامه یه بخشی از قالب شیرینیه! فرمت فیلمنامه یعنی شکل و قالب کلی یه فیلمنامه، اما فرمت یه صحنه یعنی شکل و قالب یه صحنه از فیلمنامه.

گفتیم که همه فیلمنامه ها نقاط مشترک و مشابهت های زیادی دارن که الان با 4 تا از این نقاط مشترک آشنا می شیم که توی همه فیلمنامه ها وجود دارن، به جز موارد استثنایی! البته همین جا قول بده که کلا استثنائات رو فراموش کنی و به اکثریت توجه کنی.

4 نقطه حیاتی!

صحنه ها توی فیلمنامه 4 تا چیز حیاتی دارن، باز هم تکرار می‌کنیم که استثنائات رو فراموش کنین!

1) سرصحنه یا عنوان صحنه (Slugline)
2) توصیف صحنه یا نَرِیتیو کمپوزیسیون
3) نام کاراکتر
4) دیالوگ

این 4 تا نقاط مشترک همه فیلمنامه هاست که فرمت فیلمنامه رو به وجود میارن. چون توی همه فیلمنامه ها وجود دارن و کارگردان ها با استفاده از این 4 تا کار می کنن!

1. سرصحنه یا عنوان صحنه

سرصحنه یا عنوان صحنه اولین چیزیه که توی فرمت فیلمنامه باهاش آشنا می شیم! از اسمش معلومه که به چه دردی می خوره. مشخصات و ویژگی های کلی صحنه رو مشخص می کنه و به ما یه اطلاعات کلی از هر صحنه از فیلمنامه می ده.

خود عنوان صحنه 3 تا بخش داره:

الف) موقعیت صحنه: صحنه داخلیه یا خارجی!؟ داخلی یعنی توی یه فضای سربسته و خارجی یعنی فضای بیرون.

ب) لوکیشن دقیق: مثلا این صحنه توی اتاق خوابه یا مثلا توی آشپزخونه یا توی ماشین دوست کیومرث!

ج) زمان: این صحنه از فیلمنامه چه زمانی از شبانه روز رو نشون می ده!؟ فقط از شب و روز استفاده می شه و جزئیات رو توی توصیفات و توضیحات میارن!

2. توصیف صحنه

یکی از مهمترین عناصر فرمت فیلمنامه توصیف صحنه هاست. همه جزئیات صحنه توی این قسمت میاد! مثلا رنگ پرده ها و شکل گلدون ها و ریخت آدم ها! بعضی وقتها اوضاع روحی و جسمی کلی آدمها هم توی این قسمت میاد.

توی متدهای خیلی جدید و تازه معرفی شده آموزش فیلمنامه نویسی به این قسمت می گن: نَرِیتو کمپوزیسیون یا ترکیب بندی روایی! برای مهارت پیدا کردن توی این بخش باید ترکیب بندی رو کامل بلد باشین، بدون آموزش ترکیب بندی نمی تونین خیلی توی این بخش مهارت پیدا کنین. البته دقت کنین که نریتیو کمپوزیسیون برای فیلمنامه کوتاه کاربرد داره و توی فیلمنامه فیلم بلند خیلی نمی بینیمش. به دلیل اینکه فیلم کوتاه خیلی متکی به تصویر هستش، اما توی فیلم بلند دیالوگ و موسیقی و بازیگرها به کمک فیلم میان.

یه مثال برای نریتیو کمپوزیسیون: اگه ما بخوایم اوضاع و احوال زندگی زوجی رو نشون بدیم که به دلیل خیانت در حال فروپاشیه به چند روش می تونیم عمل کنیم.

مثلا شاید یه فیلمنامه نویس کم تجربه بیاد و توی دیالوگ این اوضاع رو نشون بده، اما فیلمنامه نویس یه کمی با تجربه میاد و از نریتیو کمپوزیسیون استفاده می کنه. یعنی میاد و با تصویر این کار رو انجام می ده.

مثلا می نویسه که پرده خونه که به رنگ بنفشه و قسمتی از اون کنده شده. روی اُپن آشپزخونه یه فلاسک رنگ و رو رفته و کثیف به همراه چند لیوان یکبار مصرف قرار داره. نور کمی از بیرون می تابه (به دلیل پرده خونه)

اگه ترکیب بندی رو بلد باشی می دونی که رنگ بنفش به فساد و فاسد شدن نزدیکه و معنیش اینه. فلاسک کثیف و رنگ و رو رفته هم یعنی سرچشمه یه چیزی کثیفه. لیوان یکبار مصرف هم به معنی زندگی موقتی و بی ثباته! نور هم از بیرون نمیاد تو به معنی اینکه قسمتهایی از واقعیت دیده نمی شه. پس دیدی که نَرِیتیو کمپوزیسیون توی فرمت فیلمنامه چه جایگاهی داره و کجا میاد و چه کاربردی داره.

3. نام کاراکتر

خُب هر فیلمنامه ای که نوشته می شه یک یا چندتا کاراکتر یا شخصیت داره! این شخصیت ها آدمهایی هستن که اتفاقات فیلمنامه برای اونها می افته.

طبیعیتا هر کدوم از اون آدمها هم اسم دارن و یه سری ویژگی های دیگه هم دارن! توی این قسمت اسم کاراکترها نوشته می شه و بازیگرها می تونن به راحتی قسمت مربوط به خودشون رو پیدا کنن! معمولا سعی می کنن که اسم کاراکترها با یه کمی فاصله از حاشیه صفحه باشه و با فونت بُلد نوشته می شه که به راحتی پیدا بشه. این باعث می شه توی تمرینات، بازیگرها خیلی سریع جاهای مربوط به خودشون رو پیدا کنن و روند تمرین خیلی سریعتر پیش می ره.

4. دیالوگ (گفتگو)

دیالوگ ها تقریبا بخش اصلی فرمت فیلمنامه های داستانی هستن. هر حرفی که بین کاراکترها رد و بدل می شه می گن دیالوگ. دیالوگ ها درونیات و شخصیت و قصد و هدف شخصیت و فیلمنامه رو برملا می کنن.

بخش زیادی از فیلمنامه رو دیالوگها پوشش می دن. یعنی زمانی که تو با یه فیلمنامه برخورد می کنی، می بینی که بخش خیلی زیادی از اون فیلمنامه دیالوگ شخصیتهای فیلمنامه ست.

البته این نکته رو هم در نظر داشته باشین که خود دیالوگ ها هم قسمتهای مختلف و اجزای متفاوتی دارن. البته این آموزش مربوط به آموزش دیالوگ نیست و فقط برای آشنایی با فرمت صحنه ها توی فیلمنامه هستش!

به طور کلی توی آموزش کارگردانی و فیلمنامه نویسی یاد می گیریم که فرمت فیلمنامه یعنی قالب ثابتی که ما با دیدن چند تا از این قالبها می تونیم دیگه این شکل و قالب تکراری رو بفهمیم. پس با فرمت فیلمنامه ما یه الگو داریم که می تونیم با این الگو همه فیلمنامه ها رو درک کنیم و تحلیل کنیم و بفهمیم. البته درک و تحلیل فیلمنامه از راه فرمت امکان پذیر نیست و باید در مورد روایت مطالعات زیادی انجام بدین تا به مرحله تحلیل درست فیلمنامه برسین.

میانگین امتیاز 4.5 / 5. تعداد آرا: 20

تا کنون امتیازی برای این مطلب ثبت نشده است.

دوره پیشنهادی فیلم بساز

تخفیف: 40%
2,350,000 تومان

این مقالات را هم بخوانید!

47 دیدگاه برای “4 بخش اصلی فرمت فیلمنامه فیلم کوتاه

  1. مجتبی سعدآبادی گفته:

    جواب سؤال دوم از جلسه اول:
    برداشت من از فیلم‌نامه:
    جابر و معصوم زن و شوهر هستن. معصوم به جابر شک کرده که داره بهش خیانت می‌کنه. به همین خاطر هم قهر کرده و از خونه رفته. گویا کسب و کار مشترکی هم داشتن که به هم خورده و انگ دزدی به جابر خورده. معصوم برادرش متین رو فرستاده که وسایلشو براش ببره. این وسط ژیلا هم با متین ارتباطی داره که به درستی در فیلم‌نامه، عنوان نشده و مبهمه. دست آخر هم که ژیلا از اتاق بیرون میاد و ظن معصوم به جابر در مورد خیانت و دزدی برای رفتن به ترکیه، برای ما تقویت میشه.
    در مورد جزئیات فیلم‌نامه:
    * این که قسمتی از پرده کنده شده و شیشه‌های باقی‌مانده با روزنامه پوشانده شده، نشان از اراده‌ای دارد که می‌خواهد با تلاشی مذبوحانه، به زور، واقعیت را پنهان نگه دارد.
    * این که ابتدا هوا ابری و بارانی است و تا انتها آسمان بازتر و نور صحنه بیشتر می‌شود حاکی از این است که آن تلاش مذبوحانه راه به جایی ندارد و بالاخره حقیقت رخ می‌نمایاند.
    * «چرا جدیداً همه‌تون مثل هم حرف می‌زنید؟!» نشون میده که ژیلا هم از این وضعیت ناراضیه…
    * آرایش صحنه چه در هال و چه در آشپزخانه (اعم از به‌هم‌ریختگی‌ها، کارتن‌ها، اُپن، لیوان کاغذی، فلاسک کثیف، زیرسیگاری، چکه شیر آب و …) حکایت از آشفتگی و ازهم‌گسیختگی روابط در یک زندگی دارد.
    * تصویر زیرسیگاری می‌تواند مصداق ایماژ باشد، کما اینکه واکنش متین به آن و چیزی که از دیدنش کشف می‌کند، بر این حرف صحه می‌گذارد.
    * وقتی متین میگه «شبا میفتم دنبال ژیلا»، جابر به هم می‌ریزه و ناخواسته بر این ان‌قلت معصوم که گفته بود «من این حرفو به ژیلا زدم، مگه تو با ژیلا حرف زدی؟»، صحه می‌ذاره. واکنش جابر به این حرف می‌تونه در یک اجرای خوب، خیلی به فیلم کمک کنه.

    • تیم فیلم بساز گفته:

      سلام به شما
      چون دیگه جوابتون هم درسته و هم خیلی کامل من هیچ چیزی اضافه نمی کنم
      سپاس از شما برای جوابتون که واقعا دقیق و درسته

  2. مجتبی سعدآبادی گفته:

    جواب سؤال اول از جلسه اول:
    فیلم‌نامه «پنهان» رو خوندم. از نظر من، فیلم‌نامه متوسطیه، ولی دلایل انتخاب‌کردنش بیشتر از انتخاب‌نکردنشه. اولاً که بر اساس معیار شخصیت، هم تعداد شخصیت‌ها کمه، هم به جز اون خانمی که آخر میاد، اون دو شخصیت مرد هستن. هر چند که پارامتر جذابیت شخصیت‌ها تقریباً دیده نمیشه. بر اساس معیار لوکیشن هم، میشه آدم تو خونه خودش به سادگی ضبطش کنه، چون لوکیشن عجیب و غریبی نیست. بر اساس معیار هزینه‌ها هم به خاطر کم‌بودن کاراکترا، لوکیشن ساده و طول زمانی کم فیلم‌نامه میشه توی یک روز و یا سختگیرانه دو روز ضبطش کرد و با حذف عوامل غیر ضروری، با یه فیلمبردار و یه صدابردار، جمع میشه.

  3. امیر دربخش گفته:

    سوال ؟
    تو اموزش گفتید برای جذاب بودن شخصیت نکتی که خیلی مهم هست اینکه کارکتر کاری کنه که در ذهن مخاطب بمونه
    تو این فیلنامه من متوجه این جذابیت کارکتر ها نشدم که اون نکته رو داشته باشه
    ممنون میشم راهنمایم کنید

    • تیم فیلم بساز گفته:

      بله دقیقا، مهمترین رکن جذابیت یک شخصیت توی فیلمنامه اینه که کاری کنه که هرگز نتونیم فراموشش کنیم
      البته این فیلمنامه چنین چیزی رو به وضوح نداره و توی ریزه کاری های بازنویسی، بیشتر با فضاسازی کار می کنه
      دقت کنین که فیلمنامه ها از چند جهت می تونن فیلمنامه های خوب و قابل تاملی باشن که بعضی هاشون عبارتند از: ساخت و پرداخت یک شخصیت جذاب، فضاسازی گیرا در عین سادگی، اتفاق نفس گیر (اتفاقی که راه فراری ازش نتونیم به سادگی تصور کنیم) و …

  4. امیر دربخش گفته:

    جواب یک، جلسه یک :
    تعداد شخصیت کم و تک لوکیشن و فاکتورهای بودن که هزینه پایینی برای ساخت این فیلنامه هست
    جواب دو ، جلسه یک :
    فضایی کلی خونه نشون دهنده از ابهام هست
    از بهم ریختگی و رسیدگی نکردن به خانه، تاریکی ، ترس از نور و اضطراب کارکتر و رها شدن خونه به این حال نشان دهنده نبود عشق و مهری درون فضا هست

    بعد از ورود متین
    از امدن سر زدهش در ادامه متوجه شدم این نوع امدن برای پیدا کردن و روشن شدن موضوعی در ذهنش هست ولی
    در ظاهر چیز دیگری رو نشون میده

    – مثلا وقتی که متین با دیدن کابینت های خالی میگه همه چی ام که قایم کردی ( اشاره به همه چی ) از کابینتهای خالی استفاده میکنه تا حرفشو بزنه و از طرفی جابر از این موضوع میگذره
    – و در لحظهی که جابر تو اشپزخونه میمونه و مکث میکنه مثل کسی میمونه تو باتلاق گیر کرده و فقط داره دست و پا میزنه
    – و وقتی میتن به سیگارها اشاره میکنه با نیشخند تلخش بیشتر شک میکنه که خبرهای هست
    و جمله بعدش هم که میگه فقط من نیستم که میام بهت سر میزنم
    – و جای دیگه که جابر وقتی گفت که معصومه فقط به ژیلا گفته که جابر دزده بعد از جابر پرسیده مگه تو با ژیلا صحبت کردی؟
    – بازم نیشخند تلخ متین با گفتن توهم نیست جابر جون زنن دیگه …..
    در صورتی تا اون موقع متین میگفته چه توهمی بهت شک کردن چرا کاری نمیکنی جابر
    (با خوندن این دیالوگ ( توهم نیست جابر جون زنن دیگه ……) اینو برداشت کردم که متین یه لحظه ترسید و عقب نشینی کرد نکنه این واقعیت داشته باشه جابر با ژیلا در ارتباط باشه)
    ویه جای دیگه میگه جابر اهل این حرفا نیست ( این نشون دهنده اینکه براش باور پذیر نیست اون شکهای که خودش به جابر کرده )

    دیالوگهای متین که کلی خوندم اینوع متوجه شدم انگار اصلا اون از طرف معصومه نیومده اینو در ظاهر داره نشون میده اون بخاطر شک خودش امده و داره حرفاش از زبون معصومه میزنه

    چون وقتی هم قاطعی کرد رفت سمت اتاق دید اتاق قفل ، جابر بهش گفت خودش قفل کرده
    که اگه اینطور بود پس وقتی متین از سمت معصومه امد باشه باید کلیدو به متین میداد برای اینکه بتونه وسایلشو وارداره
    و این نشنون میده که از طرف معصومه نیومده قصدش از امدن این بود که بیاد جابرو چک کن نه اینکه بیاد وسایلو ببره
    -وقتی هم که از ژیلا صحبت میشه جابر درمانده میشه این نشون دهنده پنهان کاری جابر
    – جای دیگه وقتی به میتن میگه نصف و نیمه حرف میزنی ( نگرانی جابر بیشتر دیده میشه )
    و پرسیدن اینکه کی میای دوباره ( باز هم نگرانی جابر از یدفعه امدن متین ) نشون از نگرانی

    و اب خوردن جابر بعد از رفتن متین مثل نفس راحت کشیدن و پایین امدن اضطرابش
    و بعدش چک کردن پنجره که مطمئن شه که رفته
    و در اخر نور و بازشدن درب اتاق نماد پرده برداشتن و نمایان شدن حقیقت هست

    • تیم فیلم بساز گفته:

      سلام به شما و سپاس از این نظر و جواب دقیق
      اینقدر دقیق و درست همه چیز رو گفتین که هیچ چیز دیگه ای باقی نمی مونه اگه همیشه همینطوری فیلمنامه ها رو رصد و تحلیل کنین باید بگم که خیلی کار سختی توی کارگردانی نخواهید داشت
      دقت کنین که به گفته سودربرگ (مقاله های کادر چپ) کارگردانی یعنی تصویر کردن برداشت یه کارگردان از فیلمنامه و شما دقیق و درست و کامل برداشت کردین از فیلمنامه

  5. سیاوش برازنده گفته:

    جواب یک جلسه یک: بر اساس شخصیت و لوکیشن و هزینه من این فیلم نامه رو انتخاب میکنم چون علاوه بر تعداد پرسوناژ کم، با یه لوکیشن ساده و تجهیزات ساده میشه این فیلم رو ساخت.
    جواب دو جلسه یک:
    به نظر بنده روزنامه ها و قفل و جعبه ها همه به پنهان کردن چیزی اشاره داره که به مرور متوجهش میشیم.
    پرده ی چرک گرفته و فلاسک کثیف نشان از این داره که مدتیه زنی تو خونه زندگی نمیکنه و کنده شدن پرده و خاموش کردن سیگار و … شلختگی جابر رو نشون میده
    وضعیت خونه و لیوان کاغذی و … وضع مالی نه چندان خوب جابر رو نشون میده که خودش میتونه انگیزه ای برای دزدی باشه
    جابر سیگار رو از جیبش در میاره به علاوه میشنویم که متین میگه انقدر سیگارتو عوض نکن قفل میکنیا که نشون میده سیگار برای کس دیگه ایه که جلوتر خود متین به این موضوع اشاره میکنه
    از جمله همتون همینو میگین جابر و جمله ژیلا شبا خونه نمیاد میتونیم این رو برداشت کنیم که جابر با ژیلا رابطه داره و نمای آخر که زنی رو تو تصویر میبینیم به نظر بنده اون زن ژیلاست که با جابر رابطه دارن و احتمالا طبق توافقی مدارک و مرجوعی ها رو دزدیدن و میخوان با هم فرار کنن به ترکیه

    • تیم فیلم بساز گفته:

      دقیقا می شه از نکاتی که گفتین کم کم به ماجرا پی بُرد
      البته نویسنده محترم می تونستن قضیه رو خیلی جدی تر پیش ببرن و کمی فیلمنامه بلندتر می بود اما همین فیلمنامه حاضر هم با یه بازنویسی می تونه خیلی از این نکاتی که گفتین رو نمایشی کنه
      همه نکاتی که گفتین دقیق و درسته و کامل و کافی بهش اشاره کردین و آفرین به شما

  6. حامد متقیان گفته:

    با سلام
    درخصوص سؤال اول و با توجه به مؤلفه های شخصیت، لوکیشن و هزینه به نظر فیلم قابل ساختی است.
    در خصوص سؤال دوم، چند مورد هست که به ترتیب زیر عرض می کنم:
    1- اینکه از ابتدا فضا تاریک است و با توصیف لوکیشن میگه استپ بای استپ باید اکسپوز روشن تری بگیره، این یعنی هرچه به پایان فیلم نزدیک تر میشیم قضیه روشن تر میشه. این مورد منو یاد فیلم وکیل مدافع شیطان انداخت که هرچی فیلم جلوتر میرفت رنگ کت و شلوار کیانو ریوز تیره تر میشد.
    2- فضای داخل خونه و اینکه اصلا خونه مرتبی نیست نشون میده که توی اون خونه احتمالا برای مدت زیادیه که زنی زندگی نمیکنه یا اینکه اگرم زنی باشه حس تعلقی به اون خونه و زندگی نداره، همینطور خود جابر هم حس تعلقی به خونه نداره چون به خونه نمیرسه و زنش هم گفته که احتمال داره بره ترکیه. پس فضای خونه فضای سردی است. داخل فیلمنامه به رنگ اشاره نشده ولی به نظر باید تو مایه خاکستری باشه.
    3- اینکه جابر همه چیز را در کارتن های در بسته گذاشته، در کابینت ها به سختی باز میشه، یک در قفل است همه نشون دهنده اینه که داره چیزهایی را پنهان میکنه که البته اسم فیلم نامه هم همین است.
    4- شخصیت متین به مرد ایرانی خیلی شبیه نبود، یعنی اینکه اولا خواهرش خوب به دو چیز مشکوک شده، یکی دزدی مدارک توسط جابر و دوم رابطه بین جابر و ژیلا (احتمالا زن متین) ولی متین حداقل در مورد رابطه احتمالی جابر و ژیلا انگار خیلی ناراحت نیست حتی جایی که سیگاری غیر از سیگار جابر میبینه و با توصیفات بعدی متوجه میشیم که احتمالا سیگار ژیلا باید باشه، حتی به خودش شک هم راه نمیده.
    5- پلان آخر روشن کننده قضیه داستان میشه، هم در اتاق قفل باز میشه، ژیلا نشون داده میشه و چراغ روشن میشه یعنی معما حل میشه برای مخاطب.

    • تیم فیلم بساز گفته:

      به نظر ما که این جواب درست ترین، دقیق ترین و بدون اغراق کامل کننده آموزش ماست
      خیلی بهتون تبریک می گیم که خیلی با دقت و جزئیات دیدین و درک کردین که این مهمترین کار یه فیلمسازه

  7. omidmalex گفته:

    جواب1 جلسه 1: به نظرم میشه یه فیلم قشنگی ازش کشید بیرون فیلم نامه شباهت زیادی به اثار اصغر فرهادی داره به نظر شخصیم من به شخصه این فیلم رو درست میکنم
    چون خیلی جذابه برام
    جواب 2 جلسه 1:خب برداشتم این بود که زن جابر متین فرستاد بود بره به خونه سرک بکشه که چه خبرایی هست اینا…
    و اینکه متین یه دیالوگی داره که میگه نمی دونم ژیلا شبا کجا میره و خبری ازش نیست و به احتمال زیاد ژیلا داخل اون اتاق که درش بسته بود باشه که در اخر در اتاق باز میشه …
    متین به اندازه یه در فاصله داشت با حقیقت

    • تیم فیلم بساز گفته:

      آفرین به این جواب که اشاره کردین به فاصله شخصیت از حقیقت که به اندازه یه باز و بسته شدن در هست
      همیشه توی جشنواره های فیلم کوتاه (غیر ایرانی) چیزی که خیلی از اونها بهش توجه می کنن همین نکات به ظاهر بی اهمیت توی فیلمنامه هستش که ما نمی بینیم ولی اونها براش اهمیت قائل هستن
      دقیقا مثل فیلمهای آقای فرهادی که انگار ساختش خیلی ساده ست، اما انقدر ریزه کاری داره که کار رو شاهکار می کنه و به اصطلاح اون‌ور آبی ها بیشتر از ما این چیزها رو می فهمن

  8. مجتبی گفته:

    جواب 1 جلسه 1 : نه بنظرم برای تبدیل شدن به یک فیلم مناسب نیست چون اصلا شخصیت جذابی نداره. درسته شخصیت ها زیاد نیستن، لوکشین یکی هستش و تجهیزات زیادی نمیخواد اما همین شخصيت جذاب از همه مهم تره بنظرم.
    جواب 2 جلسه 1:برداشتی که داشتم اینه که قضیه همش زیر سر ژیلا بوده و جابر باهاش همکاری کرده و معصوم توهم نداشته. آنچنان زیرمتنی رو داخل فیلمنامه حس نکردم.

    • تیم فیلم بساز گفته:

      برای جواب 1 مثلا ما عنصر سلیقه رو در انتها لحاظ می کنیم وگرنه اگه سلیقه و خواست شخصی باشه شاید ما هم هرگز سراغ این فیلمنامه نریم
      اما به لحاظ آموزشی فیلمنامه بسیار فیلمنامه خوبیه، هم شخصیت ها و هم اتفاق و موقعیت ها
      توجه کنین که ما داریم فیلم کوتاه رو مرور می کنیم و باید در حد فیلم کوتاه ازش انتظار داشته باشیم
      مثلا به ایماژها و زیر متن های فیلمنامه یه مورد رو دقت کنین که نور توی فیلمنامه نیست خیلی؛ شخصیت هم دوست نداره نوری تابانده بشه توی فضا
      همین مورد کوچیک می تونه هزاران ایماژ و زیر متن تولید کنه

  9. امین پورکمالی گفته:

    جواب یک جلسه یک :
    خوبه دلیل هم با توجه به درس داده شده در انتخاب فیلمنامه تعداد شخصیت ها زیاد نیست (وجود کارکتر مرد از مزایای آن می باشد)، لوکیشن معقول و امکان فراهم کردن آن با حداقل هزینه است و با توجه به موارد بیان شده از نظر هماهنگی با بازیگرها کار ساده تر و به صورت منسجم صورت می گیرد
    جواب دوم جلسه اول :
    قضاوت اشتباه، پنهان کاری افراد، عدم اعتماد سه عنصر مهم در فیلمنامه می باشد جلوگیری از نور شاید مفهومی همچون عدم شفافیت باشد در بی نظمی ظاهری شاید نظمی نهفته است برای رسیدن به هدفی پنهان

    • تیم فیلم بساز گفته:

      جواب روشن و درستی دادین و ما هم هیچ چیزی بهش اضافه نمی کنیم

  10. محمدمهدی کوچک زاده گفته:

    جواب اول:ب نظر در کل برای ساخت این فیلم نامه ن نیاز ب پول زیا و نه تجربه و امکانات زیادی هست پس از این لحاظ برای فیلم اول میتونه مناسب باشه خب کن چندتا از جوابای دوستان رو ک خوندم همه ب این موضوع اشاره کردن ک منطقی هم هست
    جواب دو:
    شخصیت جابر ک از محیط زندگیش مشخصه ولی بحث من روی ژیلاست خب ب نظرم ب دو دلیل اون خانوم توی اتاق همون ژیلا بود چون اول جابر جلوی متین دستپاچه رفتار میکرد ی جوری ک انگار چیزی میدونه ک نباید متین بدونه البته این بخاطر وضعیت جابر و خواهر متین هم میتونه باشه اما مسیله ی دوم اب خوردن متین و جابر از ی لیوان مشترکه ک باز اینم نکتش نصفه خوردن ابه لیوان و دور انداختن بقیش هست و اگر اشتباه نکنم میشه این برداشت رو کرد ک متین و جابر هرکدوم نصف ژیلارو دارن و باز میشه اینو گفت ک سرنوشت این رابطه هم مثل اب توی لیوان نل تموم میمونه و دور ریخته میشه

    برداشت من از فیلم نامه این بود

  11. علی خراسانی گفته:

    جواب سوال اول از جلسه ی اول:
    براساس شخصیت ها چونکه تعدادشان درواقع دونفر هست و فقط یه پلان از کاراکتر خانم استفاده میشود،خیلی مناسبه؛براساس لوکیشن هم باید گفت اجاره ی همچین لوکشینی کارچندان سختی نیست و مناسبه و براساس توضیحات صحنه و دیدگاهی ک نسبت ب کل فیلمنامه داشتم،خیلی کم خرج درمیاد،مخصوصاً میشه گفت که نورپردازی کاربردی نداره و بله من این فیلمنامه رو خارج از پسندِ شخصیم،براساس ان 3فاکتور انتخاب میکنم و اما جواب سوال دوم از جلسه اول:ایده ی بسیار جذابیه،مخصوصاً معرفیه شخصیت جابر رو خیلی خوب از طریق فضای دارک و تاریک،و خرابیِ آسانسور و دگر وسایلها توی آشپزخانه انتقال داده،شخصیت متین هم باتوجه به دیالوگ هاش،انجا ک میگه همه تون؟فقط ی معصوم بود ک فراریش دادی،میشه گفت خیلی غیرتِ آنچنانی نسبت ب بقیه نداره و خودخواهه…و اما درمورد ژیلا،شاید بخاطر بی تجربگیم باشه امّا نتونستم چیزِ زیادی درموردش اطلاعات بگیرم،غیرِ اینکه حاضره دست به هرکاری بزنه تا به کاری ک میخواد انجام بده برسه

    • تیم فیلم بساز گفته:

      آفرین به این جواب ها
      اولا اینکه بر اساس سلیقه و خواست شخصی به این فیلمنامه توجه نکردین خیلی عالیه توی مرحله آموزش نباید به سلیقه توجه کنیم
      کاملا درست و دقیق بود جوابتون
      در مورد شخصیت هم خیلی خوب بود که جابر بر اساس محیط خودش معرفی شده و متین با گفتار و رفتارش
      در مورد ژیلا هم همینقدر که درک می کنیم توی این فیلمنامه یه حلقه گمشده هست که شاید ژیلا باشه و اون زن هم شاید ژیلا باشه کافیه

  12. reza mohammadi گفته:

    جوال۲جلسه۱
    داستان کلی فیلمنامه خیانت بود و من هم به محض اینکه فیلمنامه تموم شد و اون خانم از اتاق اومد بیرون، من خیانت رو تپی این داستان،دریافتم.
    این فیلم علاوه بر خیانت، تنهایی، جدایی،گوشه گیری و افسردگی حاصل از این هارو نشون میده و فضای تاریک خانه، خالی بودن خانه از وسایل، و جاسیگاری پر از فیلتر سیگار،فلاکس چایی که تمیز نیست،شیر آبی که چکه می کند موکد این مفاهیم است.
    حتی از باز و بسته کردن پنجره اون هم دوبار توسط جابر، میشه یک مفهموی رو برداشت کرد و اون اینکه این مرد یک بار ازدواج کرده و می خواهد اون رو بهم بزنه و دوباره ازدواج کنه، و حتی از خوردن آب توی لیوان و خالی کردن نصف آن توسط دو شخصیت، می شود همین مفهوم را برداشت کرد.

  13. reza mohammadi گفته:

    جواب۱ سوال۱
    سلام،،،این فیلم نامه از لحاظ تعداد شخصیت خوبه چونکه در فیلم های اول میشه سه تا شخصیت رو مدریت کرد،،،اما از لحاظ جنسیت و جذابیت شخصیت،اصلا خوب نیست،،،چونکه یک شخصیت خانم وجود داره، و شخصیت ها اصلا کاری نمیکنن که بخواهند جذاب باشند،،،،،،از لحاظ لوکیشن هم که خیلی عالیه چونکه لوکیشن پیچیده ای نیست و همگی این لوکیشن رو دارن.
    از لحاظ هزینه ها هم خیلی فیلمنامه خوبیه چونکه میشه با اندک هزینه ای، اون رو ساخت.
    اما از لحاظ محتوا، فیلمنامه خوبی نیست و ارزش ساختن نداره و بیننده هم نداره و اگه ساخته بشه، کسی نمی پسنده،چونکه داستان فیلم،اصلا پیامی به مخاطب نمیده، بلکه روی مخاطب اثر منفی میگذاره و ممکنه مخاطب رو افسرده کنه،،،خود من که داستان رو می خوندم،در حین خوندن داستان، اون فضای تاریک و دیالوگ ها و… را تصور میکردم و کمی هم حالت افسردگی بهم دست داد.
    من از این لحاظ فیلم نامه را انتخاب نمیکنم و سعی میکنم فیلمنامه ای رو انتخاب کنم که مخاطبم تحس آرامش و نشاط پیدا کنه و در همون حال یک پیامی هم از فیلم دریافت کنه که به درپ زندگیش بخوره.

    • تیم فیلم بساز گفته:

      سلام و خوش آمد به مدرسه مبانی سینما
      بله می شه گفت که اگه بخوایم سلیقه رو وارد کار کنیم شاید خیلی هامون این فیلمنامه رو دوست نداشته باشیم
      اما رضای عزیز نکته مهم اینجاست که فیلم کوتاه اصلا دنبال پیام نیست
      اگه بخوایم تقسیم بندی کنیم اینجوری می شه که تلویزیون محل پیامه، چرا که مخاطب اون آحاد مردم هستن و توده مردم با این پیام ها زندگیشون رو خط می دن
      فیلم کوتاه کاملا بر کانست سواره، یعنی مفهوم و پیچیدگی که مخاطب خاصش رو بتونه قانع کنه، توجه کن که مخاطب فیلم کوتاه خیلی خاصن، چون یا فیلم ساز و دانشجو هستن یا فیلم ساز و دانشجو می شن در آینده!
      فیلم بلند بین این دو تاست، یعنی هم کمی کانسپت و هم بعضی وقتها پیامی که از دل سرگرم شدن میاد
      جوابت خیلی خوبه از این جهت که نمی خوای به سمت تیرگی و خمودگی بری، به نگاه تو خیلی توی فیلم کوتاه ایران نیاز هست

  14. مهسا رضوانی گفته:

    جواب 2 از جلسه 1من آموزش و دیر شروع کردم و دیدگاه دیگران و نخوندم و خواستم بدونم چقدر یاد گرفتم به نظر من مدارک نوعی مک گافین بود که اهمیت ذاتی نداشت و بهانه ای بود برای موضوع ارتباط ژیلا و جابر.روزنامه ها برای جلوگیری از لو رفتن رابطه بود و از جایی که در قفل بود می شد فهمید که کسی تو خونس .
    جواب 1 جلسه 1 من اگر بودم این فیلمنامه رو نمی ساختم چون به نظرم نگاه این شکلی به موضوع خیانت خیلی زیاده و در حوزه فیلمسازی اشباع شده همچنین که موضوع خیانت بین دو خواهر داستان جذابی نیست .

    • تیم فیلم بساز گفته:

      آفرین به شما برای جوابتون خصوصا در مورد فانکشن مک گافین
      اصولا توی فیلم کوتاه مک گافین یه فانکشن هستش، بر اساس مقاله “شکل شک” از تروبی، مک گافین توی فیلم کوتاه یک دستگاه ماجرا ساز نیست، بلکه یک دستگاه منطق سازه”
      یعنی خیلی اوقات مک گافین راهکاری برای ادامه درام هست و بیشتر از این وظیفه ای نداره، یعنی در واقع نویسنده یا کارگردان نمی خواد بیشتر از این وظیفه ای داشته باشه
      در مورد جواب بعدی، فعلا چون این دوره مبانی هستش و ما اساس رو بر این می ذاریم که صفر کیلومتر هستیم، پس اول تکنیکها و راهکارهای ساده رو یاد می گیریم و بعد می ریم سراغ نگاه و مسائل بعد از تکنیک و فرم
      در ضمن اشکالی نداره که چه زمانی شروع کردین، اما ادامه رو باید منظم باشین

  15. اوا اذري گفته:

    ادامه پاسخ دو و يك . روز اول.
    اين فيلمنامه بدليل غافلگيري پايانش رو دوست داشتم ، اما همونطور گه گفتم شخصيت زن از قبل تعريف نشده بود و ميتونه شك و شبهه ايجاد كنه ، بهتر بود، كراكتر ژيلا رو بشناسيم كه بفهميم اين زن احيانا ژيلاست. اينكه عنوان شد ژيلا معلوم نيست كجاست و شب كجا ميره بنظرم كافي نبود ، چون ما اصلا ژيلا رو نميشناسيم، چه رابطه و خويشاوندي با اين افراد داره ؟! اصلا چند سالشه و دنبال چيه !؟
    بنظر ميرسه خود نويسنده هم در معرفي كاراكترها پنهان كاري كرده ، از ديد من اين مورد با يك ديالوگ و ايماژ مناسب حل ميشه .اما كاملا مشخصه اين زن پشت جابر هست و قطعا قصد فرار به تركيه رو دارن اما حالا مدارك و مرجوعيات چيه ، شايد خيلي مهم نباشه براي كار و پنهان كاريه ايندو پوينت اصلي بوده .

    • تیم فیلم بساز گفته:

      آفرین به شما با این جواب دقیق و مفصل

      چند نکته:
      سیگاری که روی میزه، نکته پنهان شدنی بوده که فرصت مخفی کردنش نبوده، وگرنه اگه فرصت بود و جابر حواسش بود حتما قایمش می کرد، چرا؟ چون قطعا سیگار مال جابر نیست، فیلمنامه می گه که سیگار جابر توی جیبشه
      نسبت ژیلا فقط دو انتخاب داره، یا خواهر متینه و یا همسرش که با ری اکشنی که از متین می بینیم بیشتر احتمال می دیم خواهرش باشه، چون خواهر می تونه مستقل از برادر باشه و به جایی برنخوره، اما توی درامی که برای جامعه ایرانی پردازش می شه نمی شه همسر شب رو خونه نیاد و شوهرش انقدر راحت در مورد این قضیه صحبت کنه!
      ژیلا اغواگری بوده که حالا افشاگر شده، یعنی کسی که نهایتا به قصه نور می تابونه تا یه سری چیزها توی درام حل بشه، ژیلاست و به نظر من اندازه ای که بهش پرداخته شده کافیه. البته این مسئله رو بعدا توی دوره های فیلمنامه یاد می گیریم که بهش می گیم الگوی مک گافین، مک گافین توی علم درام یعنی در جستجوی چیز گمشده، حالا اینجا مک گافین توی چندجا پُررنگ و کمرنگ به کار گرفته شده، اون چیز گمشده می تونه رابطه معصوم و جابر باشه، رابطه متین و جابر، یا رابطه ژیلا و خانواده ش و یا مدارک و مرجوعی های شرکت و …

      همینطوری با قدرت ادامه بدین و جوابهای مفصل

      • اوا اذري گفته:

        بله دقيقا به همين دليل معتقدم اين يك سكانس از كار بلند ميتونه باشه ، چون در كار كوتاه فرصت پرداختن به جزييات رو نداريم بايد ، اون حرفي رو كه ميخواييم بزنيم مختصر و كامل و مفيد باشه .به اعتقاد من الگوي مك گافين در فيلم كوتاه ، تبصره هايي هم داره.

        • تیم فیلم بساز گفته:

          همین الان این تصور رو از دهنتون دور کنین که فیلم کوتاه می تونه یه برش از زندگی یا حتی یه برش از یه فیلم بلند باشه
          دقیقا فرم فیلم کوتاه به این دلیل ویژه هستش که به قبل و بعد خودش هیچ ارتباطی نداره حتی اگه بشه قبل و بعدش رو توضیح داد یا حدس زد
          فیلم کوتاه قائم به ذاته، یعنی خودشه و خودش!
          مک گافین توی فیلم کوتاه فقط به لحاظ فرمال متفاوته یعنی فرم فیلم کوتاه به مک گافین اجازه نمی ده خیلی پُر رنگ خودش رو نشون بده

          • اوا اذري گفته:

            فكر كنم بد گفتم يا بد فهمي شده ، كجا من عنوان كردم فيلم كوتاه ميتونه برشي از يك فيلم بلند باشه ؟!
            من معتقدم وقتي فيلمنامه را ميخونين ، اين فيلم نامه مي تونه سكانسي از يك فيلم باشه، براي اينكه كامل تر بشه و تبديل به يك فيلم كوتاه خوب، بايد دكوپاژ خوبي داشته باشه.كه به اهميت نور هم اشاره كردم .
            به علاوه اگر فيلم ساخته شه و نمايش داده بشه، حتما بايد قيد بشه كه در ايران ساخته شده ، بدليل روابط ژيلا با جابر !! چون در سينماي ايران زن اجازه خيانت به شوهرش رو نداره. پس ژيلا خواهر متين هست . باور كنين اين منطق در جاي ديگه از دنيا ممكنه عجيب باشه ، براي اينكه اين فيلم قابليت پخش در جايي غير از ايران رو هم داشته باشه، خيلي كوتاه و مختصر مثلا با يك ديالوگ يا عنصري خاص ژيلا رو به گونه اي ديگه معرفي ميكنم . از نظر من اين يك نقطه ضعف بود درسته ما غافلگير شديم در پايان اما ، غافلگيري ما بدليل حضور يك زن بود نه حضور ژيلا .

            • تیم فیلم بساز گفته:

              البته این فیلم توی کشور ترکیه ساخته شده، نمایش داده شده و از دانشگاه آنکارا و جشنواره فیلم کوتاه آنکارا جایزه گرفته
              روابط و تعاملات بومی همیشه توی جشنواره ها یه مزیت محسوب می شن، این رو تنها ما نمی گیم، اصلا توی بعضی از دانشگاه ها مثل دانشگاه هنر ملبورن و یا لودز لهستان واحدی داریم در رابطه با بوم و سینما که اونجا به وضوح این مسئله توضیح داده شده که سلیقه جشنواره ها به سمتی رفته که منظق و رئالیته دیگه خیلی مهم نیست، جای اینها رو اگزوتیسم گرفته، حتما جستجو و مطالعه کنین

              • اوا اذري گفته:

                من اعتقادي به ايسم ها ندارم و پيروي از اين سبك ها رو نه رد ميكنم نه ميپذيرم ، تا اونجا كه ميدونم اگزوتيك به فيلم هاي غير بومي گفته ميشه و خسرو سينايي هم سرامد اين سبك هست كه از ريس جمهور لهستان يك نشان هم گرفتن. بيشتر نميدونم ، اما منظور : صحبت من هيچ ارتباطي با اين مقوله نداشت ، انچه ما ميخوانيم با انچه در عمل اتفاق ميوفتد فاصله ها دارد، خود من براي ساخت يك فيلم كوتاه مجبور شدم موقعيت جغرافيايي و زبان و قوميت را از فيلم حذف كنم ، و اين كار بشدت سخت بود ، تجربه ثابت كرده ، ١)ساختن يك فيلم جشنواره اي ٢) ساختن فيلم كوتاه با ساختاري مشخص طبق استاندادها ٣) ساختن فيلم جشنواره اي با در نظر گرفتن استانداردها ، سه داستان جدا از هم هست.
                اصولا جشنواره ها در دنيا با اهدافي خاص و موضوعات خاص همان زمان برگزار ميشن.كه در واقع قابل پيشبيني نيستن.
                البته ببخشيد حمل بر بي ادبي نشه در اين تبادل نظرات ، به نقطه نظرهاي تازه اي ميرسيم .

  16. سید مهدی احمدی گفته:

    جواب 1 – فیلمنامه ی خوبیه. از لحاظ جزییات داستان و محیط و کاراکتر و لوکیشن مناسبِ ساخته.

    جواب 2 – اگه بخوام به نکاتی که توی بقیه نظرات نیست اشاره کنم، جعبه ی سربسته خودش کنجکاوی رو تحریک میکنه پس نماد یه رازه. رازهایی که کل محیط خونه رو اشغال کردن و خلوت کردن محیط توی فیلمنامه شاید به قصد به چشم اومدن این ها باشه. اونجا که متین با در بسته ی اتاق مواجه میشه و جابر میگه توی اون اتاق هم جعبه ست میشه فهمید راز اصلی توی اتاق خواب می گذره… که موقع پرسش ازش جابر دستپاچه شد.
    جابر خب مسلما سیگار رو به قصد فرارموقت از مشکلاتش میکشه. ولی این که موقع سیگار کشیدن از فضای تاریک خونه به پنجره پناه می بره یعنی تحمل این شرایط براش سخته.

    شاید دوست داشتم یه کم طولانی تر باشه و بیشتر به ماجرای بین کاراکتر ها پرداخته بشه که پایان فیلم هم جذاب تر از آب دربیاد ولی میشه گفت مناسب فیلم کوتاه بود.
    اما یه مشکلی که توی فیلمنامه وجود داشت این بود که یک سری جزییات بیان شدن و یک سری از قلم افتادن
    مثلا یک جا حالت بازیگرا مشخصه و صدجا نیست. یا توی توضیح اولیه ی خونه ی جابر اسمی از در ورودی و موقعیتش نیومده.
    یه نکته ی دیگه هم که بنظرم رسید اینه که طرز حرف زدن دو کاراکتر خیلی خیلی شبیه به همه. یعنی اگه جملات رو پیوسته و خارج از فرم فیلمنامه بنویسیم سخته فهمیدن اینکه اینا رو دو نفر گفتن! چون از یه زبان و یه لحن و یه دایره لغات یکسان استفاده شده.

    • تیم فیلم بساز گفته:

      آفرین به شما
      خیلی خوب بود جوابتون
      این رو در نظر بگیرین که این فیلمنامه ساخته شده توی کشور ترکیه و ما باید دکوپاژ رو حذف می کردیم ازش چون اجازه انتشار دکوپاژ رو به ما نداده بودن اما فیلمنامه به لحاظ آموزشی خیلی فیلمنامه خوبیه
      همیشه دقت کنین که فیلمنامه کوتاه بدون دکوپاژ پر از نقصه و مثل فیلم بلند نیست، توی فیلم بلند فیلمنامه کامله و مستقل از کارگردانه
      اما توی فیلم کوتاه همیشه دکوپاژ و بدنه فیلمنامه در هم تنیده هستن
      و اما تکنیکی که اینجا استفاده شده اسمش cold spots هستش که معنیش می شه نقاط سرد یا نقاط بی حس!
      یعنی چی!؟ یعنی اینکه دو شخصیت یا چند شخصیت به لحاظ فرم گفتار دیالوگ از هم جدا نمی شن توی سینمای پست مدرن هم این تکنیک رایجه
      یعنی آدمها مثل هم هستن، هیچ فرقی با هم ندارن
      من دروغ می گم تو هم دروغ می گی، پس ما توی جرم و جنایتمون همسانیم، ما رو باید با سرنوشت درام مقایسه کنن
      آفرین به جواب کاملتون خیلی حال می کنیم با این جواب های درست و دقیق دوستانمون

  17. Salman Abazari گفته:

    جواب2 جلسه1:
    فیلمنامه خیلی دقیق کار شده و ازونجایی که داستان بر محور خیانت و دروغ میگذره، نمادهای قوی داره. مثلا کل فضای فیلم در یک نورپردازی تاریک میگذره که نشان از فضای تاریک و مه آلود دروغ و خیانت داره و در ادامه به سمت روشن شدن هوا میره که اشاره به آشکار شدن حقیقت داره. فضای خونه کلا چرک الود و کثیفه که اشاره به کثیف بودن دروغ و خیانت داره. شخصیت پرده رو تا نیمه تونسته بکشه که ب معنای اینه نتونسته دروغش رو کامل پنهان کنه و با روزنامه کمی جلوی تابیدن نور رو گرفته که یعنی کمی از حقیقت برای زنش آشکار شده. اینکه مستقیم به صورت متین نگاه نمیکنه خودش استعاره ازدروغ و ترس خائنه. یا متین به جابر تیکه میندازه که چقدر سیگار عوض میکنی که اشاره به هوسبازی جابر داره. و چندتا نکته ریز دیگه. در مجموع خیلی مناسب داستان و دقیق از محیط و نشانه ها استفاده کرده.

    • تیم فیلم بساز گفته:

      خیلی خوب و دقیق به موارد درستی اشاره کردین
      دارم کم کم بعد از خوندن چند تا نظر به این دوره که دو سه روزه شروعش کردیم امیدوار می شم
      بعدا برای بچه های مدرسه مبانی سینما یه وبینار فیلمنامه هم برگزار می کنیم اونجا هم این زیرمتن و ایماژهای منفعل و فعال رو خیلی بیشتر یاد می گیریم

  18. Salman Abazari گفته:

    جواب۱ جلسه۱:
    از نظر تحلیلی فیلمنامه خوبیه واسه ساخت چون اولا شخصیت کمی داره و خط اصلی داستان توی تعدد شخصیت گم نمیشه. دوما از نظر لوکیشن مکان مناسبی داره، چون با یه خوه کوچیک هم میشه فیلم رو ساخت و نیازی به لوکیشن آنچنانی نداره. سوما از نظر هزینه هم مناسب به نظر میاد و با یه دکوپاژ مناسب میشه فیلم رو در یک روز ساخت. از نظر طراحی صحنه هم هزینه زیادی نیاز نداره. در کل فیلمنامه خوبی هست برای ساخت(هرچند مزاج شخصیم با این موضوعات سازگار نیست)

    • تیم فیلم بساز گفته:

      آفرین، خیلی خوب بود
      حالا به نظر شما چطور می شه کاری کنیم که این ارزون بودن و محدود بودن کمتر به چشم بیاد
      چیزی به ذهنتون می رسه؟ هر کسی این رو می خونه خُب شما هم کمک کنین و نظر بدین

  19. ماهان احمدی گفته:

    من الان دوباره خوندم فقط فهمیدم جابر مدارک دزدیده برای همین جعبه ها رو گذاشته تو کمد و در و قفل کرده.روزنامه هارو برا اینکه بره ترکیه به پنجره چسبونده.اون سیگاری که متین بهش اشاره کرد هم فکر کنم سیگاره ژیلا بود.فقط همینا به ذهنم رسید.

    • تیم فیلم بساز گفته:

      ببینین به همه نکات باید توجه کنین
      ما اینجا دوره می کنیم چیزهایی رو که یاد می گیریم و یاد می گیریم که دقیق تر بخونیم و ببینیم
      یکی دو تا نکته:
      روزنامه ها برای این چسبونده شده که نور کمتری وارد بشه، چرا؟ حتی جابر نمی ذاره متین چراغ خونه رو روشن کنه، به این دلیل که روشنایی توی داستان زیاد نشه، به دلیل اینکه جابر نمی خواد مسائل روشن بشه، اینجا از استعاره تصویری برای رسوندن این معنی استفاده شده
      اسم فیلمنامه داستان رو توی خودش داره، پنهان! این پنهان به دلیل پنهان بودن مدارک و اجناس گم شده نیست، بلکه پنهان بودن ارتباطات هستش!

      سپاس از اینکه خیلی خوب دوره رو پیگیری می کنین، جلسه بعدی همدیگه رو می بینیم

        • reza mohammadi گفته:

          جوال۲جلسه۱
          داستان کلی فیلمنامه خیانت بود و من هم به محض اینکه فیلمنامه تموم شد و اون خانم از اتاق اومد بیرون، من خیانت رو تپی این داستان،دریافتم.
          این فیلم علاوه بر خیانت، تنهایی، جدایی،گوشه گیری و افسردگی حاصل از این هارو نشون میده و فضای تاریک خانه، خالی بودن خانه از وسایل، و جاسیگاری پر از فیلتر سیگار،فلاکس چایی که تمیز نیست،شیر آبی که چکه می کند موکد این مفاهیم است.
          حتی از باز و بسته کردن پنجره اون هم دوبار توسط جابر، میشه یک مفهموی رو برداشت کرد و اون اینکه این مرد یک بار ازدواج کرده و می خواهد اون رو بهم بزنه و دوباره ازدواج کنه، و حتی از خوردن آب توی لیوان و خالی کردن نصف آن توسط دو شخصیت، می شود همین مفهوم را برداشت کرد.

      • اوا اذري گفته:

        جواب يك، سوال يك :
        البته اين فيلم نامه سليقه من نيست اما كار ميكنم، چون ميتونم با يك دكوپاژ و نور پردازي بهش جان تازه بدم .و در نهايت تجربه اش كنم .
        پاسخ دو سوال يك .
        بنظرم اين فيلمنامه، ميتونه سكانسي باشه از يك فيلم بلند. البته سليقه من نبود اما قابل ساختن هست، لوكيشن مشخصه و بازيگر كم ، قطعا هزينه ها رو پايين مياره، البته از نظر من شخصيت اصلي كار خاصي نكرد كه بياد بمونه. يك فضاي تاريك براي محيط نشان غم و اندوه و راز و رمز و در اينجا پنهان كاري و دروغ داره اما طراحي صحنه مناسب فضاي تاريك و چرك رو براي بيننده قابل تحمل ميكنه . تو اين جور كارها بازي با نور خيلي مهم هست . پس دكوپاژ مناسب از ابتدا حس پنهان كاري و تقويت ميكنه ، جعبه هاي بسته ميتونه نشان از امدن يا رفتن باشه پس جابجايي صورت ميگيره يا گرفته از خراب بودن اسانسور و گاز و چكه اب معلومه زندگي در اينجا جريان مداوم نداره قطعا اگه كسي زندگي ميكرد تعميرات ميشد ، خاموش كردن چراغ و روبرگردان جابر خودش واضح هست كه ميخواد پنهان كنه چيزي رو و داره دروغ ميگه اما ادم ترسويي هم هست چون نميتونه نقش بازي كنه مدام با اشپزخونه پناه ميبره كه اونجا حس امنيت داره و از متين و سين جين كردنش دوره. بستن كابينت و نفس كشيدنش يعني داره خودش رو كنترل ميكنه ريلكس باشه ، پرده اويزون و كش امده نشان از درگيري بوده و بيحوصلگي و بي انگيزه بودن كسي براي درست كردنش. پوشش پنجره با روزنامه ها يعني پنهان شدن در محيط كه نميخواي لو بري ، پنهانكاري و ترس . پس يك ادم ترسو اونجا هست كه داره احتياط ميكنه اما اينكارش خودش شك و شبهه ايجاد ميكنه از بيرون ، پس قطعا مورد سوظن ادمهاي اطرافش هم شده، از اينكه متين موقع ورود كفشش و در مياره يعني نظم داره و از خانواده منظميه كه احتمالا معصوم خواهرش هم مثل خودش بوده ادم منظم هم تحمل بينظمي و احيانا خلاف رو نداره، انتخاب اسم معصوم براي كاراكتر خوب نبود معمولا معصومه ميزارن ، معصوم مخاطب رو گمراه ميكنه. جاسيگاري با ته سيگار تو همه فيلم ها بارها ديده شده. پس توضيحي نداره جز اينكه عوض شدن مارك سيگار ميتونه تردد ادمهاي جور واجور به خونه رو نشون بده . ديالوگ ها خيلي يه دسته پس بايد بازيهاي قوي داشته باشن كه همانطور گفتم رنگ و نور و بازي از يك نواختي درش بياره. و حس پنهانكاري در فضا بيشتر محسوس بشه. جزييات صحنه كامل نبود من باشم روصحنه بيشتر كار مي كنم، ايماژ ميتونه كار رو قوي كنه .

  20. ماهان احمدی گفته:

    جواب 1 جلسه 1.فیلمنامه بده.از نظر نیاز به بودجه کم خوبه چون میشه توی خونه خودت بسازی.نیاز ابزار و عومل خیلی خاصی نداره فقط شخصیت های یه مقدار زیادن.اما تو فیلمنامه فقط دارن حرف میزنن و جنبه تصویری خیلی ضعیفی داره.
    جواب 2 جلسه 1.توی فیلمنامه مفهوم و زیر متن خاصی به ذهنم نرسید و برداشت خاصی ازش نداشتم.

    • تیم فیلم بساز گفته:

      سلام و خوش اومدین به مدرسه مبانی سینما

      لازمه که چندین و چندبار فیلمنامه رو بخونین. این فیلمنامه مقام اول فیلمنامه توی جلسه ویژه فیلم کوتاه دانشگاه مدرس و مقام دوم جشنواره فیلمنامه فیلم کوتاه آنکارا بوده (نوشته خانم فریاد)
      حالا یه چند نکته در مورد زیر متن:
      1) چرا خونه جابر انقدر تاریکه!؟ چرا پنجره ها با روزنامه پوشیده شدن که نور زیادی وارد نشه و تاریک بمونه؟
      2) سیگار توی این فیلمنامه می تونه چه چیزی رو نشون بده؟ یعنی معنی سیگار توی جاهای مختلف چه تفاوتی داره؟
      3) اون جعبه ها چی هستن؟ چه ارتباطی بین زندگی دو شخصیت و حال و هوای فیلمنامه وجود داره؟

      همیشه زیرمتن از جایی میاد که نویسنده چیزی رو مستقیم بیان نمی کنه، پس باید خیلی دقیقتر وارد ماجرای زیرمتن شد
      می تونین بعد از خوندن دوباره فیلمنامه، دوباره نظرتون رو اینجا بنویسین

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ورود | ثبت نام
شماره موبایل یا پست الکترونیک خود را وارد کنید
برگشت
کد تایید را وارد کنید
کد تایید برای شماره موبایل شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد تا دیگر
برگشت
رمز عبور را وارد کنید
رمز عبور حساب کاربری خود را وارد کنید
برگشت
رمز عبور را وارد کنید
رمز عبور حساب کاربری خود را وارد کنید
برگشت
درخواست بازیابی رمز عبور
لطفاً پست الکترونیک یا موبایل خود را وارد نمایید
برگشت
کد تایید را وارد کنید
کد تایید برای شماره موبایل شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد تا دیگر
ایمیل بازیابی ارسال شد!
لطفاً به صندوق الکترونیکی خود مراجعه کرده و بر روی لینک ارسال شده کلیک نمایید.
تغییر رمز عبور
یک رمز عبور برای اکانت خود تنظیم کنید
تغییر رمز با موفقیت انجام شد