2 روش اصلی آموزش کارگردانی در دانشگاه های سینمایی!

فهرست مقاله
اگه هنرجوی سینما هستین، حتما یه زمانی این فکر به ذهنتون خطور کرده که برای آموزش کارگردانی به یه جای دیگهای برین. پس اومدین و در مورد دانشگاه های سینمایی جهان اطلاعاتی رو جمع کردین و یکی از اونها رو انتخاب کردین.
احتمالا با خودتون فکر کردین که دانشگاه های سینمایی خارجی حتما خیلی چیزهای زیادی بهتون یاد میدن که توی ایران هیچ اثری از اونها نیست!
توی دانشگاه های سینمایی چه خبره!؟
حالا ما کاری به این نداریم که توی دانشگاه های خارجی چیکار میکنن و چیکار نمیکنن یا چه چیزهایی به دانشجوها یاد میدن. توی این مقاله آموزشی ما میخوایم بهتون بگیم که توی دانشگاه های سینمایی سراسر جهان چطور سینما رو آموزش میدن.
توی اولین مرحله باید بدونین که کلا 2 روش اصلی برای آموزش سینما توی همه دانشگاه های سینمایی وجود داره و هیچ روش دیگهای وجود نداره. این دو روش عبارتند از:
- روش آمریکایی
- روش اروپایی
اسم دقیقشون چیه!؟
حالا ما به این کار نداریم که یکی از اساتید اسم این دو روش رو عوض کرده و یا فلان کتاب اسم و عنوان دیگهای برای این دو روش گذاشته! ما میخوایم در مورد این دو روش صحبت کنیم و بهتون در موردشون چیزهایی رو یاد بدیم که اگه اسمشون رو هم عوض کرده باشن، بتونین این روشها رو تشخیص بدین.
1. روش آمریکایی آموزش سینما در دانشگاه های سینمایی
بذارین خیلی ساده در مورد این روش صحبت کنیم. اگه تا حالا گذرتون به دانشگاه های سینمایی ایران یا کلاسهای آموزش سینما افتاده باشه، حتما این روش رو دیدین. ما هم توی فیلم بساز طبق روش آمریکایی سینما رو بهتون آموزش میدیم. حالا باید ببینیم توی این روش چه خبره!؟
توی دانشگاه های سینمایی که با روش آمریکایی کار میکنن یک چیز از همه چیزهای دیگه مهمتره و اون هم تکنیکه! تکنیک یعنی شیوه استفاده از هر چیزی. مثلا تکنیک توی عکاسی یعنی اگه من یه دوربین دارم چطور میتونم از دوربینم استفاده کنم.
تکنیک سینمایی چیه!؟
اما تکنیک توی سینما معنی کلیتری داره. تکنیک توی سینما به چند چیز اشاره میکنه و چند چیز رو در بر میگیره، اما مهمترین چیزی که توی دانشگاه های سینمایی به روش آمریکایی آموزش داده میشه اینه که اصول چیه. یعنی چطور یه صحنه رو دکوپاژ کنیم که برای اون صحنه مناسب باشه.
توی سیستم آمریکایی دقیقا چی یاد میگیریم!؟
خیلیها میگن که شیوه آمریکایی سینماگر هنرمند پرورش نمیده و بیشتر دانشجوها با این روش تبدیل میشن به تکنیسینهای سینما. به نظر این دسته از آدمها هیچکاک و فینچر هم فقط دو تا تکنیسین هستن! اما توی این سیستم ما باید اول و در ابتدا تکنیک و اصول رو یاد بگیریم.
ما باید یاد بگیریم که مثلا دکوپاژ یک صحنه چه بخشهایی داره و چطور اون بخشها رو باید انجام بدیم. اگه ما تکنیک رو یاد نگیریم، هرگز نمیتونیم یه فیلم بدون نقص بسازیم، پس ما اول باید یاد بگیریم که اصول و شیوههای درست چی هستن. در واقع ما اول باید یاد بگیریم که چطور میتونیم یه کارگردان بدون اشتباه باشیم و بعد دنبال این باشیم که چطور میتونیم به یه کارگردان هنرمند تبدیل بشیم!
2. روش اروپایی آموزش سینما در دانشگاه های سینمایی
روی تامپسون میگه اگه میخوای در مورد صنعت سینما بدونی به سمت آمریکا برو و اگه میخوای هنر سینما رو ببینی به سمت اروپا حرکت کن!
این گفته روی تامپسون تا حد زیادی درسته. اون میگه که بر طبق سنت هنری اروپا و جریانهای هنری که توی قرنهای دورتر توی اروپا اتفاق افتاده، از کلاسیسیزم تا باروک و روکوکو و هنر صدههای جدیدتر، همیشه شاهد هنر، قبل از پول بودیم. البته روی تامپسون داره به اصالت هنر در مقابل هنر تجاری (هنر غیر آرشیوی) اشاره میکنه.
توی سیستم اروپایی دقیقا چی یاد میگیریم!؟
خُب حالا که تا اینجا فهمیدیم که روش آمریکایی توی دانشگاه های سینمایی چطور آموزش داده میشه، در مورد روش اروپایی خیلی خلاصه صحبت میکنیم.
روش اروپایی در مورد آموزش سینما روشی هستش که بیشتر شبیه به انتقال تجربه و دیدگاه و جهان بینی مدرس هست. مثلا اگه شما همین الان هم وارد یه مدرسه فیلم توی شرق اروپا بشین و بخواین اونجا ثبت نام کنین، احتمالا با شیوهای از فیلمسازی روبرو میشین که خیلی شبیه کارگردانی آندری وایدا یا کیشلوفسکی هست.
مدرسین سیستم اروپایی چیکار میکنن!؟
توی روش اروپایی مدرس میاد و از جهانبینی خودش در مورد سینما صحبت میکنه، مثلا بهتون می گه من دیدگاهم نسبت به سینما اینجوری هست و اینجوری نیست! توی روش اروپایی کارگردانی بیشتر استایل شخصی و دیدگاه مدرس هستش که مهمه و هر چیزی که شما باهاش روبرو میشین، احتمالا از تجربههای زندگی و فیلمسازی مدرس شما بیرون اومده!
پس توی روش اروپایی توی دانشگاه های سینمایی شما خیلی با اصول سر و کار ندارین. در واقع توی روش اروپایی ما چیزی به اسم فیلم درست و غلط نداریم، بلکه شما یاد میگیرین که چطور به جهان نگاه کنین و دیدگاه و جهانبینی خودتون رو تبدیل به فیلم کنین.
حتما میدونین که هیچ کدوم از این دو روش بهتر از اون یکی نیست، بلکه این مهمه که شما به کدوم شیوه فیلمسازی علاقهمند هستین. البته حتی توی دانشگاه های سینمایی اروپا هم به شما میگن اول سینمای کلاسیک رو با روش آمریکایی یاد بگیرین و بعد وارد مدرسههای فیلم به روش اروپایی بشین. خُب الان یه سوال! شما میتونین چند کارگردان توی هر کدوم از این شیوههای آموزشی نام ببرین!؟
میانگین امتیاز 4.4 / 5. تعداد آرا: 9
تا کنون امتیازی برای این مطلب ثبت نشده است.
6 دیدگاه برای “2 روش اصلی آموزش کارگردانی در دانشگاه های سینمایی!”
ممنون بابت مطلبی که منتشر کزدید و من رو نسبت به این قضیه آگاه کردید. نمیدونستم اوضاع اروپا و آمریکا تا این حد از هم فرق داره!
البته اینکه فیلم های آمریکایی همشون تجاری باشن و هر چی اسم اکشن روش باشه، فیلمی تکنیکال و خالی از هنره هم من باهاش مخالفم. به نظر من اکثر فیلمای آمریکایی ای که در جهان تولید شدن در دسته هنر میتونن قرار بگیرن و یه درصد نسبتا معمولی هم تو این حوزه وجود دارن که نام تجاری بر هویتشون بخوره.
البته هنر هم معمولا تعاریف جدایی داره و هر بنی بشری هنر رو از دیدگاه خودش نگاه میکنه، که من هم یکی از اون ها هستم و نظر من اینه که با هر دوی این سینما ها میتونم حال کنم و صرفا چون یک فیلم درام فلسفی نیست، دلیلی بر این نمیشه که بقیه ژانر های دیگه در این مدیوم صرفا یک اثر تجاری محور و سطحی گرایانه باشند.
من هم با تارانتینو، هیچکاک، دی پالما، اسکورسیزی و لئونه حال میکنم و هم با تارکوفسکی، کیشلوفسکی، برگمان، فون تریه، لوک گدار، کوبریک و بقیه دوستان.
سلام و سپاس از شما
کلا وقتی توی سینما میگیم هنر و صنعت منظورمون دو تا مسئله جدا از هم نیست
وقتی میگیم هنر منظورمون اینه وجه آرتیستیک اثر قدرتمندتره و وقتی میگیم صنعت به این منظور نیست که کلا هنری در کار نیست
سینمای آمریکا صنعتیتره و وجه آرتیستیکش به این منظور که مثل سینمای هنر اروپا بتونیم مفاهیم ضمنی ازش استخراج کنیم خیلی پُر رنگ نیست
پس سینمای آمریکا صنعتیتره اما هنر همچنان هنره و توی سینما جاریه اما نه به اندازه سینمای هنر اروپا
کلا مرز بین این دو خیلی باریکه و نمیشه بگیم یکی هنره و دیگری نیست
خیلی ممنون از توضیحاتتون، فقط یه سوال ذهنمو درگیر کرده!
اینو بر فرض بگیریم ما که تونیستیم فیلمسازی رو از لحاظ آموزش آمریکایی به طور کل یاد بگیریم. حالا که از لحاظ تکنیک رشد کردیم، شما برای یاد گرفتن آموزش اروپایی چه نوع پیشنهاداتی میدید تا بتونیم سینمای مولف هنری خودمون رو در کنار تکنیکی یاد گرفتیم، یاد بگیریم ؟ آیا کتابی در این زمینه هست؟
مثلا من میخوام سینمای شخصی خودم رو داشته باشم و هر چیزی که در فیلم هام میسازم، همون چیزی باشه که روح و روانم میخواد. دقیقا مثل استنلی کوبریک، کوئنتین تارانتینو، آلفرد هیچکاک، دیوید فینچر و…
سلام مجدد
خیلی عناصر توی این مسئله دخالت داره، معمولا توی ایران که سواد سینمایی خیلی کمه این بحثها بین هنرجوها و حتی کارگردانهای با تجربه پیش میاد
مثلا از کسی که هرگز کرنبری نخورده، میتونین توقع داشته باشین طعم و بافت اون رو به یاد بیاره؟ هرگز امکانپذیر نیست
سینمای هنری اروپا هم همینه، وقتی ما توی جایی زندگی میکنیم که هنوز وارد دوره مدرن نشدیم و سیکل اجتماعی و … معیوب رو گذروندیم مگه میتونیم مدرن فکر کنیم؟
پس این واژهها رو کلا فراموش کنین مثلا “سینمای شخصی خودم” چون این چیزها نیاز داره به اینکه زیستتون هم در شرایط دیگهای باشه، سینمای آمریکایی به روحیه ما ایرانیها خیلی خیلی نزدیکتره
مثلا همین افرادی که اسم بردین هم سلیقه نزدیک ما رو به سیستم آمریکایی نشون میده؛ تارانتینو پست مدرنیسته و سینمای شخصی نداره، فقط داره پست مدرنیستی فیلم میسازه، یعنی طبق مانیفست پست مدرن
هیچکاک و فینچر هم که کاملا کلاسیک و نئوکلاسیک هستن و منطبق بر سیستم آمریکایی
با اینکه با این کامنتتون بر خلاف کامنت قبلی نسبتا مخالفم، ولی ممنون بابت پاسخگوییتون ❤️
سپاس از همراهی و نظراتتون